part 13

ساخت وبلاگ

 


خب ام وی وی یانگ سهون و چانیول, خیلی وقته که منتشر شده ولی گفتم ترجمه موزیک,شونو بزارم تو ادامه مطلب
#we_young#exo

 

part 13...
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 196 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:51

ههق بعد از چن ماه قدوم مبارکمو دوباره گذاشتم ب وبمم

چر حس میکنم خ عوض شده؟؟:|

هیچ نظری واسه پست جدید ندارم

بنظر شوما چ بزارم؟

part 13...
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 123 تاريخ : پنجشنبه 17 آبان 1397 ساعت: 0:37

سلام بر عشقایه من

برگشتم با یه قسمت جدید

نظر فراموش نشه

part 13...
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 108 تاريخ : سه شنبه 30 مرداد 1397 ساعت: 1:02

صبح روز بعد بالاخره پلیس ها تونسته بودن خبرنگارا ها رو از بیمارستان خارج کننو اعضا کمی در ارامش باشند کای بعد اون کابوس وحشتناکی که دیده بود رفت به اتاقی که لوهان توش بود خوشبختانه تویه اتاق به غیر از لوهان کسی نبود کای رویه صندلیه که کناره تخت نشست و به صورت معصوم لوهان که غرق خواب بود نگاه کرد نه امکان نداشت اون شیطانی که دیشب دیده بود همون لوهان معصوم خودش باشه نیم ساعتی بود که به صورت لوهان خیره شده بود و به اینده فکر میکرد به اینده ای که تو رویاهاش با لوهان ساخته بود باهاش ازدواج کنه و تا عمر داره باهاش زندگی کنه لوهان توی خواب اسم کای رو صدا زد و کای از تویه فکر در اومد لوهان داشت خواب میدید - کااای...نه..تنهام نزار...من نمیتونم بدون تو زندگی کنم بدنش عرق شدیدی کرده بود و قلبش داشت دیوانه وار میزدکای سعی کرد لوهان رو بیدار کنه و دستش رو رویه شونه لوهان گذاشت و چندبار تکونش داد  و اسمش رو صدا زد تا اینکه لوهان یه دفعه چشمش رو باز کرد و اول به سقف و بعد به کای نگاه کرد و با صدایی که انگار از ته چاه میومد گفت:کای..کای با استرس گفت:بله لوهانم؟لوهان با چشمانی پر و صدای بغض دار که حاصل کابوسش بود گفت: تنهام نزار و از بلوز کای گرفت و اونو تو دستش مشت کرد کای کمی نزدیک تر رفت و گفت: من حتی اگه هم بخام بازم نمیتونم تنهات بزارم...تو زندگی من هستی...من چطور میتونم تنهات بزارم...و ل part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 141 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 8:21

جزئیات بیشتری از فوت جونگهیون منتشر شده.بنا بر گزارش Yonhap News, خواهر بزرگتر جونگهیون اطراف ساعت 6 عصرجونگهیون رو بیهوش در خونه اش در گانگام‌سئول پیدا میکنه .جونگهیون با اینکه به سرعت به بیمارستان منتقل میشه متاسفانه جونش رو از دست میده همچنین پلیس گزارش داده که خواهر جونگهیون ساعت 4:42عصر با پلیس تماس گرفته بوده و گفته بوده که فکر میکنه جونگهیون قصد خودکشی داره!همینطور در اتاق جونگهیون یک پلاستیکی با مایع قهوه ای رنگ پیداشده که این مایع ذغال سنگ بریکت شناخته شده که حدس زده میشه علت مرگ جونگهیون carbon monoxid موجود در اون بوده !علاوه براین کمپانی sm هم این خبر رو تایید کرده و قصد صدور بیانیه ای رسمی دارد!سایت NAVER در آپدیت تازه خود پیام های آخر Jonghyun که به خواهرش فرستاده شده بود رو منتشر کرد .این پیام ها به ابن شرحه : ” به همه بگو برام سخت بوده ، لطفا منو بدرقه کن و بهشون بگو سخت کارکردم . این آخرین وداعمهبرای روح Jonghyun همونطور که او ما رو سال ها شاد کرده آرزوی آرامش و شادی داریم .به دنبال خبر فوت جونگهیون عزیز دوستانش و سلیبریتی های زیادی برای پیام تسلیت فرستادن : جون کی عضو 2pm :من خیلی قلبم شکست چقدر غم و نگرانی پشت چهره ی درخشانش مخفی کرده بود امیدوارم روحش در ارامش باشهنیکون عضو #2pm : روحش شادعضو 2pm jo kwon : قلبم شکست!واقعا قلبم شکست!با این همه عشقی که دریافت کرده part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 8:21

خااااا سلام یک چندتا نویسنده میخوام ک فعالیت زیاد بکنن لطفا پسر نباشه پلیز اگ خواستین نویسنده بشین بهم خبر بدید :| اگ تلگرام داشتین شمارتونو بدید تا شرایطو بهتون بگم part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 149 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:31

-اق...اقاي دكتر منظورتون چيه؟ ناگهان دكتر از صندليش بلند شد و با چهره غميگين تعظيمي كَرد و گفت :اقاي هان من از طرف بيمارستان عذر خاهي ميكنم ...انگار اون خوني رو كع به اقاي كاي تزريق ميكنن ،داراي ويروس إيدز بود و بع اقاي كيم هم منتقل شده ، بيمارستان قبول كرده همه جريمه اش رو بپردازه  حلقه هاي اشك چشماي لوهان رو پوشونده بود و لوهان با همون حالت گفت:ببينم شما ميتونيد عمر رو  از كجا بخريد ؟ دكتر گفت:ببخشيد متوجه منظورتون نميشم لوهان گفت :ميدونيد چند سال از عمر كاي كم كرديد لعنتيا؟حالا ميخايد با پول عمر كاي رو برگردونين؟ دكتر چيزي نگفت  يعني جوابي نداشت بده كه  حرف لوهان حق بود و حرف حق جوابي نداشت  لوهان با حالت نا متعادلي از جاش پا شد و به سمت در حركت كَرد  بايد ميرفت پيش كاي  بايد كنارش ميموند  حالا كه فهميده بودن  برادر نيستن با خيال راحت ميتونستن كنار هم بمونن  ولي بازم سخت بود  اينكه ببيني عشقت فقط زمان محدودي پيشت  هست  خيلي سخت بود  لوهان خيلي سعي كرده بود بغضش رو كنترل كنه  ولي قطره أشكي سمج از گوشه چشمشبع أرومي رو صورتش سر خورد  اون قطره اشك مثله كودكي كه انگار برده بودنش شهر بازي  از سر سره ی صورت لو سر خورد  لوهان مشتش رو كوبيد رو ديوار و با اون يكي دستش يكي دوتا از دكمه هاش رو باز كَرد تا از اين حس خفگي نجات پيدا كنه  ولي اين حس خفگي تا أعماق ريه هاش رو ميسوزوند  و نفس كشي part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 144 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:31

هر دو وارد بیمارستان شدن ولی چون لوهان هنوزم مست بود وسطای راه چرت و پرت میگفت و کای سعی میکردبه لوهان توجه کنه وقتی کای ولوهان رسیدن دره اتاقه کای متوجه شدن که کلی خبر نگار جلوی درش وایساده کای زود خودشو پشت دیوار قایم کرد که ناگهان دستی رو یه شونه اش قرار گرفت و وقتی روشو برگردوند متوجه کریس شد و نفسش رو با اسودگی بیرون فرستاد کریس دست کای رو گرفت و به سمت یکی از اتاق ها کشوند و لوهان خاست اعتراضی بکنه که دست سهون رویه دهنش قرار گرفت لوهان تقلا میکرد تا خودش رو از دست سهون نجات بده ولی سهون مسلما قوی تر از اون بود سهون هم لوهان رو به اتاق دیگری برد که بقیه اعضای اکسو اونجا بودن با ورود لوهان همه روشونو سمت لوهان برگردوندن ولی لوهان حالو اوضاع خوبی نداشت و همین که دست سهون از روی دهانش برداشته شد شروع به داد زدن کرد:کای رو کجا بردین؟کای حالش خوب نیست لعنتیااااااااا....بهم بگین ....کجا بردینش سهون سعی کرد لوهان رو اروم کنه :هی..لوهان اروم باش...کای حالش خوبه فقط باید استراحت کنه... لوهان عصبی تر از قبل داد زد و گفت: نه ....اون اصنم حالش خوب نیست ....اون وقت زیادی نداره ... و قطره اشکی از چشمش پایین اومد پاهاش تحمل نگه داشتنش رو نداشتن و روی زانوهاش ایستاد همه فهمیده بودن که لوهان میدونه بیماری کای چیه و همه مثله لوهان حال خوبی نداشتن و خوب از عشق لوهان به کای خبر داشتن part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 208 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:31

ترجمه فارسی:(Come in)با همه وجودم تو رو به درون کشیدمحالا نمی تونم برش گردونماین به وضوح یه اعتیاد خطرناکهخیلی بده، هیچکس نیست که اونو متوقفش کنهعشق اون دخترهمه چیزی که میخوام عشق اونهفانتزی کشنده ی اوناز شدت وجد مستماوه اون منو می خواد، اوه اون منو داره، اوه بهم صدمه میزنهچی میتونه بهتر از این باشه؟یکی به دکتر زنگ بزنه، بغلم کن و بهم بگوعشق مریضیه، اعتیاده، اوردوزههر چی زمان میگذره کنترلش سختتر میشهدارم عمیقتر عاشقش میشماوه خیلی زیاده، این تویی، عشق تو، این اوردوزهخیلی زیاده، این تویی، عشق تو، این اوردوزهدیدن تو در درون خودم، باعث میشه حتی بیشتر بخوامتبعد از اینکه نفسم تند میشه و بعد خفه میشهاحساس لرزیدن میکنم و بعدش، یه آهعشق اون، عشق اون دختر برام مثل زهر میمونهنمیتونم فرار کنمبدنم داغتر میشه و اون همه ی وجودمو کنترل میکنهاوه اون منو می خواد، اوه اون منو داره، اوه بهم صدمه میزنههمش دارم به تو فکر میکنمیکی به دکتر زنگ بزنه، بغلم کن و بهم بگوعشق مریضیه، اعتیاده، اوردوزههر چی زمان میگذره کنترلش سختتر میشهدارم عمیقتر عاشقش میشماوه خیلی زیاده، این تویی، عشق تو، این اوردوزهخیلی زیاده، این تویی، عشق تو، این اوردوزههمه ازم میپرسن عوض شدم؟مثل اینه که تو توی قلبم میخ شده باشیدنیام پر از توئهنمیتونم متوقفش کنم، (قلبم) از تو پر شدههمین الان، تو این لحظه، تو توی قلبمیE X ORap)تو رو می چشم و part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 184 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 1:31

هر دو وارد بیمارستان شدن ولی چون لوهان هنوزم مست بود وسطای راه چرت و پرت میگفت و کای سعی میکردبه لوهان توجه کنه وقتی کای ولوهان رسیدن دره اتاقه کای متوجه شدن که کلی خبر نگار جلوی درش وایساده کای زود خودشو پشت دیوار قایم کرد که ناگهان دستی رو یه شو part 13...ادامه مطلب
ما را در سایت part 13 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : korehcity1 بازدید : 214 تاريخ : پنجشنبه 11 آبان 1396 ساعت: 13:27